فهرست
ضربه مغزی میتواند در اثر آسیب مستقیم به سر، مانند سقوط، تصادف، جراحت یا آسیب ناشی از انفجار، رخ دهد. انجام ورزشهایی مانند فوتبال که در آن از سر برای ضربه به توپ استفاده میشود، یا تکان دادن شدید سر و قسمت بالایی بدن نیز میتواند باعث ضربه مغزی شود که معمولاً تهدیدکننده زندگی فرد نیستند. اما، میتواند بر عملکرد مغز تأثیر بگذارد. بسیاری از مردم تصور میکنند که ضربه مغزی مشتمل بر غش کردن یا عدم هوشیاری است، اما این تصور غلط است. در بسیاری از موارد، افراد مبتلا به ضربه مغزی هرگز دچار عدم هوشیاری نمیشوند. حتی ممکن است علائمی مانند خونریزی، مشاهده نشود. در این مقاله، به طور جامع به بررسی ضربه مغزی میپردازیم.
ضربه مغزی چیست؟
ضربه مغزی ، نوعی آسیب به مغز است که موجب از دست رفتن موقتی عملکرد طبیعی مغز میشود و با تغییر آنی و گذرای عملکرد مغز از جمله: تغییر وضعیت ذهنی یا سطح هوشیاری همراه است که به دلیل اعمال نیروی مکانیکی یا ضربه به سر و یا به دلیل حرکت سریع سر و مغز به سمت جلو و عقب رخ میدهد. هر گونه حرکت ناگهانی در مغز میتواند باعث چرخش یا پیچش مغز در اطراف جمجمه و وقوع تغییرات شیمیایی و آسیب به مغز شود.
ضربه مغزی میتواند بر حافظه، قضاوت، واکنش، گفتار، تعادل و هماهنگی میان عضلات تأثیر بگذارد. افراد مبتلا به ضربه مغزی، اغلب دوره موقتی از فراموشی را سپری میکنند و نمیتوانند بلافاصله زمان قبل یا بعد از آسیب را به خاطر آورند. ممکن است رفتاری گیج، مات و مبهوت داشته باشند. از این رو، پزشک معمولاً از فردی که مشکوک به ضربه مغزی است، سوالاتی راجع به نام، ماه، سال و… میپرسد. توصیه پزشکان و جراحان مغز و اعصاب این است که نباید از ضربههای مغزی خفیف به سادگی گذشت.
انواع آسیب مغزی
مغز در داخل جمجمه توسط مایع مغزی نخاعی اطراف آن محافظت میشود و جمجمه از مغز در برابر ضربههای مختلف محافظت میکند. اما نمیتواند در مقابل تمام نیرویی که به سر وارد میشود، مقاومت کند. با وجود این، ضربه ناگهانی به سر و یا کاهش سریع سرعت در حین رانندگی، میتواند باعث برخورد مغز با قسمت داخلی جمجمه شود. در این صورت، احتمال پارگی رگهای خونی، کشیدگی رشتههای عصبی و کبودی مغز وجود دارد. گاهی اوقات ضرباتی که به سر وارد میشوند، میتواند منجر به صدمات میکروسکوپی به سلولهای مغزی شود و در موارد شدید، بافت مغز میتواند شروع به متورم شدن کند. از آنجایی که مغز نمیتواند از فضای جمجمه خارج شود، تورم شدید میتواند مغز و رگهای خونی را فشرده و جریان خون را محدود کند.
در صورتی که جریان خون به مغز کافی نباشد، مغز قادر به دریافت اکسیژن و گلوکز لازم نخواهد بود و فرد دچار سکته مغزی میشود. از طرفی، ضربه به سر میتواند موجب کبودی در بافت مغز یا موجب شکستگی استخوان جمجمه شود. شکستگی جمجمه به خودی خود ممکن است آسیب جدی محسوب نشود؛ با این حال، گاهی اوقات، استخوانهای شکستهشده جمجمه میتواند منجر به بریدگی مغز یا پوششهای اطراف آن و در نتیجه خونریزی شود. برای مثال، هماتوم لخته خونی است که در داخل یا اطراف مغز جمع میشود. اگر خونریزی مغزی ادامه یابد، هماتومها میتوانند به سرعت بزرگ شوند و باعث مشکلات عصبی جدی و حتی تهدیدکننده زندگی گردند.
علائم ضربه مغزی
ممکن است در فرد مبتلا به ضربه مغزی، علائم و نشانههایی از جمله از دست دادن موقت هوشیاری، لکنت زبان، تاخیر در پاسخگویی به سوالات، ظاهر مبهوت، فراموشی مانند پرسیدن پیاپی یک سوال مشاهده شود. گاهی اوقات ممکن است چندین روز پس از آسیب، مواردی از جمله: شکایت از تمرکز و حافظه، تحریکپذیری و تغییرات شخصیتی، حساسیت به نور و صدا، اختلالات خواب، مشکلات سازگاری روانی، افسردگی و اختلالات چشایی و بویایی فرد آسیبدیده را آزار دهد. اما، متداولترین علائم پس از ضربه مغزی، سردرد، فراموشی و گیجی است.
علائم ضربه مغزی در کودکان
ضربه به سر در کودکان خردسال بسیار شایع است. اما تشخیص ضربه مغزی در نوزادان و کودکان نوپا ممکن است دشوار باشد؛ زیرا آنها قادر به بیان احساسات خود نیستند. از جمله علائمی که میتواند به عنوان سرنخ در تشخیص ضربه مغزی کمککننده باشد، شامل: ظاهر مبهوت، بیحوصلگی و خستگی، تحریکپذیری و بدخلقی، عدم تعادل و راه رفتن ناپایدار، گریه زیاد، تغییر در الگوی خوردن و یا خوابیدن، عدم علاقه به اسباببازیهای مورد علاقه، استفراغ و تشنج است.
علل ضربه مغزی
قوام مغز، مشابه ژلاتین است و مایع مغزی نخاعی داخل جمجمه، از تکانها و برآمدگیهایی که در طول روز رخ میدهد، محافظت میشود. ضربه شدید به سر و گردن یا نواحی بالای بدن، میتواند باعث حرکات شدید مغز به سمت جلو و عقب و دیوارههای داخلی جمجمه شود. همچنین، شتاب ناگهانی سر به دلیل حوادثی از قبیل تصادف اتومبیل یا تکان شدید به سر نیز میتواند باعث آسیب مغزی شود. این آسیبها معمولاً برای مدت کوتاهی بر کارکرد مغز تأثیر میگذارند و موجب بروز علائم و نشانههای ضربه مغزی میشوند. این نوع آسیب مغزی، میتواند منجر به خونریزی در نواحی داخلی یا اطراف مغز و بروز علائمی مانند خوابآلودگی مزمن و گیجی شود که ممکن است بلافاصله بعد از حادثه یا مدتی پس از آن رخ دهد. خونریزی مغزی میتواند کشنده باشد. به همین دلیل، بهتر است هر فردی که دچار آسیب مغزی میشود، برای مدتی در بخش مراقبتهای اورژانس تحت نظر باشد.
عوامل خطر
فعالیتها و عواملی که ممکن است خطر بروز ضربه مغزی را افزایش دهند، عبارتند از:
- زمین خوردن، به ویژه در کودکان خردسال و سالمندان
- شرکت در فعالیتهای ورزشی پرخطر مانند فوتبال، هاکی، راگبی، بوکس و…
- شرکت در فعالیتهای پرخطر بدون آمادگی ایمنی و نظارت مناسب
- تصادف با وسیله نقلیه
- آسیب در جنگ
عوارض ضربه مغزی
به دنبال ضربه مغزی، برخی از افراد ممکن است علائم مداومی مانند مشکلات حافظه و تمرکز، نوسانات خلقی، تغییرات شخصیتی، سردرد، خستگی، سرگیجه، بیخوابی و خوابآلودگی بیش از حد را برای چند هفته تا چند ماه تجربه کنند که به عنوان سندرم پس از ضربه مغزی شناخته میشود. بیماران مبتلا به سندرم پس از ضربه مغزی باید از انجام فعالیتهایی که آنها را در معرض خطر ضربه مغزی مکرر قرار میدهد، اجتناب کنند. ورزشکارانی که دچار ضربه مغزی مکرر میشوند، باید از انجام ورزش خودداری کنند. عوارض بالقوه ضربه مغزی عبارتند از:
- سردردهای پس از ضربه. برخی از افراد تا یک هفته پس از آسیب مغزی، سردردهای مرتبط با ضربه مغزی را تجربه میکنند.
- سرگیجه پس از سانحه. برخی از افراد، تا مدتها پس از آسیب مغزی، احساس چرخش یا سرگیجه را تجربه میکنند.
- علائم مداوم پس از ضربه مغزی. برخی از افراد ممکن است علائمی مانند سردرد، سرگیجه و مشکلات فکری را بیش از سه هفته تجربه کنند. اگر این علائم بیش از سه ماه ادامه یابد، به عنوان علائم پایدار پس از ضربه مغزی شناخته میشود.
پیشگیری از ضربه مغزی
افرادی که به فعالیتها یا ورزشهایی مثل بیسبال، دوچرخهسواری، فوتبال، هاکی، اسبسواری، وسایل نقلیه تفریحی برقی، اسکیت، اسکوتر، اسکی، هنرهای رزمی، پرش با میل، رانندگی و… مشغول هستند، نیاز به رعایت نکات ایمنی برای پیشگیری از ضربه به سر دارند. برخی از نکاتی که ممکن است در پیشگیری یا به حداقل رساندن احتمال آسیب به سر کمک کند عبارتند از:
- پوشیدن لباس محافظ در هنگام ورزش و سایر فعالیتهای تفریحی. باید از تجهیزات و نصب صحیح آنها توسط متخصصان، اطمینان حاصل شود و هنگام دوچرخهسواری، موتورسواری و یا شرکت در فعالیتهای تفریحی که ممکن است منجر به آسیب سر شود، باید از پوشش محافظ سر استفاده شود.
- رعایت قوانین بازی و تمرین اخلاق ورزشی بسیار مهم است.
- بستن کمربند ایمنی ممکن است از صدمات شدید، از جمله آسیب سر، در هنگام تصادف جلوگیری کند.
- ایمنسازی فضای منزل از جمله وجود نور کافی در فضای منزل، میتواند از زمین خوردن فرد که یکی از دلایل اصلی آسیب سر است، ممانعت کند. نصب میله و نرده جهت ایمنی راه رفتن، برای کودکان یا افراد مسن در منزل ضروری است.
- برای کمک به کاهش خطر آسیب سر به کودکان، بهتر است راه پلهها را مسدود و به پنجرهها حفاظ نصب شود.
- ورزش کردن منظم به تقویت عضلات پا کمک کرده و موجب بهبود تعادل فرد میشود.
- آموزش به مربیان، ورزشکاران، والدین و عموم افراد در خصوص آسیب مغزی میتواند در ارتقای آگاهی عمومی مفید باشد.
- در صورت مصرف مواد مخدر یا الکل، از انجام رانندگی باید اجتناب شود.
- بر بازی کودکان باید نظارت شود و ورزشهای مناسب با هر گروه سنی انجام شود.
- عدم شیرجه زدن در آبها و یا استخرهای کمعمق
- رعایت قوانین در پارکهای آبی و استخرهای شنا
- عدم انجام حرکات ورزشی در صورت بیماری یا خستگی زیاد
- خودداری از انجام دوچرخهسواری یا اسکیت بر روی سطوح ناهموار یا بدون سنگفرش
- بررسی ایمنی زمینهای ورزشی و زمینهای بازی توسط متخصصان
- تعمیر و یا جایگزینی تجهیزات ورزشی یا وسایل حفاظتی آسیبدیده
آزمایش و تشخیص ضربه مغزی
به طور معمول، برای تشخیص ضربه مغزی از مطالعات تصویربرداری مغز با استفاده از ام آر آی و سی تی اسکن استفاده میشود. این روشهای تشخیصی، هر گونه تغییرات قابلتوجه در مغز که ناشی از نقص ساختاری، آسیب ناشی از ضربه مغزی متابولیکی و میکروسکوپی است، را نن میدهند. از طرف دیگر، پزشک ممکن است در مورد نحوه آسیب به سر و علائمی که فرد با آن دست و پنجه نرم میکند، سؤالاتی را از بیمار بپرسد. لذا، بیمار و یا همراهان او باید هر گونه رویداد غیرعادی را به پزشک گزارش دهند. در صورتی که پزشک به شکستن جمجمه سر مشکوک باشد، انجام گرافی ساده با اشعه ایکس نیز کمککننده است.
مدیریت و درمان ضربه مغزی
علائم ضربه مغزی ممکن است افراد مختلف را به طرق متفاوت از جمله بینایی، تعادل و حتی خلق و خو تحت تاثیر قرار دهد. در گذشته، درمان استاندارد برای ضربه مغزی، استراحت زیاد بود. اما، راهکارهای درمانی جدیدتر شامل درمان برای هدف قرار دادن علائم خاص است. علاوه بر این، ممکن است قبل از بازگشت فرد آسیبدیده به ورزش یا فعالیتهایی که با ضربه به سر، مربوط هستند، فرد نیاز به معاینه کامل پزشکی داشته باشد. از آنجایی که هر ضربه مغزی منحصر به فرد است، هیچ چارچوب زمانی مشخصی برای بهبودی و بازگشت فرد به حالت اولیه وجود ندارد.
برای مثال، برای آنکه بازیکنی که دچار ضربه مغزی شده است، به تمرین بازگردانده شود، پزشک تیم باید با مدیریت پروتکلهای ضربه مغزی، آن را تائید میکند. برای رعایت پروتکل، لازم است تا بر سلامت فرد به صورت روزانه نظارت شود. سابقه ضربه مغزی قبلی، سابقه پزشکی و سابقه خانوادگی فرد، تصویر کاملتری از سلامتی را در اختیار پزشک قرار میدهد. اولین پروتکل درمانی استراحت است. در طول این مدت، علاوه بر پرهیز از فعالیت بدنی، فرد آسیبدیده باید از ارتباط با وسایل الکترونیکی و رسانههای اجتماعی خودداری کند تا زمانی که به سطح اولیه علائم و نشانههای خود بازگردد. مرحله بعدی، انجام تمرینات هوازی سبک است که باید تحت نظارت مستقیم کادر پزشکی انجام شود. اگر تمرینات ایروبیک به خوبی توسط فرد تحمل شود، پزشک تیم، تمرینات قدرتی و سایر تمرینات را مجدداً معرفی خواهد کرد.
چه زمانی باید به پزشک مراجعه شود؟
علائم و نشانههای ضربه مغزی میتواند خفیف باشد و بلافاصله در فرد ظاهر نشود یا اینکه برای روزها، هفتهها یا حتی ماهها طول بکشد. اکثر افراد پس از ضربه مغزی به سرعت و به طور کامل بهبود مییابند. اما برخی از افراد ممکن است علائمی را برای چندین هفته تجربه کنند. در صوتی که فرد بزرگسال یا کودک، دچار آسیب سر و علائم و نشانههای زیر بود، بهتر است به پزشک یا اورژانس مراجعه شود:
- سردردی که با گذشت زمان بدتر میشود یا از بین نمیرود.
- حالت تهوع قابلتوجه یا استفراغ مکرر
- تشنج
- عدم هوشیاری که بیش از ۳۰ ثانیه طول بکشد.
- ناتوانی در بیدار شدن
- علائمی که به مرور زمان بدتر شود.
- علائمی که بعد از ۱۴-۱۰ روز از بین نرود.
- فرد سابقه ضربه مغزی متعدد داشته باشد.
- خروج مایعات یا خون از بینی و یا گوش
- اختلالات بینایی یا چشمی مانند گشاد شدن مردمکها یا اینکه مردمکها اندازه نابرابر داشته باشند.
- صدای زنگ در گوش که از بین نرود.
- ضعف در بازوها یا پاها مشاهده شود.
- رنگپریدگی که برای بیش از یک ساعت طول بکشد.
- تغییرات رفتاری
- سردرگمی یا سرگردانی، مانند مشکل در تشخیص افراد یا مکانها
- گفتار نامفهوم یا تغییرات گفتاری
- اختلال مشخص در عملکرد ذهنی
- عدم هماهنگی میان اندامها
- سرگیجه طولانیمدت یا مکرر
- وجود برآمدگیهای بزرگ روی سر یا کبودی در نواحی غیر از پیشانی در کودکان، به ویژه در نوزادان زیر ۱۲ ماه