مغز انسان اصلیترین عضو بدن او است که وظیفهی کنترل بسیاری از عملکردها را بر عهده دارد. سیستمی بسیار پیچیدهتر از سیستمهای ابریارانهای موجود که میتواند تمام اطلاعات مختلف را دریافت و تفسیر کند! این سیستم پیچیده، دارای بخشهای پیچیدهی زیادی است که با یکدیگر کار میکنند تا به عملکرد بدن کمک کنند. در این مطلب، به آشنایی با مغز، عملکرد آن، بیماریهای مرتبط با آن و روشهای تشخیصی و درمانی اختلالات مغزی میپردازیم.
مغز چیست؟
مغز یکی از اجزای سیستم عصبی مرکزی است. تمام عواطف، احساسات، آرزوها و هر آنچه که انسان را تبدیل به موجودی منحصر به فرد میکند، از مغز سرچشمه میگیرد. این سیستم پیچیده، وظایف زیادی از جمله دریافت، پردازش و تفسیر اطلاعات را بر عهده دارد. همچنین، وظیفهی ذخیرهی خاطرات و کنترل حرکات بر عهدهی این عضو حیاتی است. در زمان تولد، وزن مغز حدود 0.45 کیلوگرم است و در طول دوران کودکی، وزن آن به حدود 0.9 کیلوگرم میرسد. در بزرگسالی، وزن مغز حدود 1.2 تا 1.36 کیلوگرم است که البته بستگی به جنسیت و سایز بدن دارد. بیشترین رشد مغز بین تولد تا نوجوانی اتفاق میافتد و معمولاً تا میانسالی به اوج خود میرسد.
عملکرد مغز
مغز وظیفهی دریافت اطلاعات از حواس پنجگانهی بینایی، بویایی، صدا، لامسه و چشایی را بر عهده دارد و ورودیهایی از جمله لمس، لرزش، درد و دما را از بقیهی بدن و همچنین ورودیهای غیر ارادی را از اندامها دریافت و اطلاعات حاصل را تفسیر میکند تا ما بتوانیم معنای آنچه که در اطرافمان میگذرد را درک و به هم مرتبط کنیم. مغز، ما را قادر میسازد تا افکار و تصمیمات، خاطرات و احساسات، عملکرد حرکتی، تعادل و هماهنگی، درک احساسات مختلف از جمله درد، رفتارهای خودکار مانند تنفس، ضربان قلب، خواب و کنترل دما، تنظیم عملکرد اندام، کارکردهای گفتار و زبان و پاسخ به استرس را تشخیص دهیم.
قسمتهای اصلی مغز
ساختار پیچیدهی مغز از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
مخ:
حدود 80 درصد از مغز را مخ تشکیل میدهد و وظیفهی تفسیر مناظر، صداها، لمس و تنظیم احساسات، استدلال و یادگیری را بر عهده دارد.
مخچه:
این قسمت در پشت مغز قرار دارد. حفظ تعادل، وضعیت بدنی، هماهنگی اندامهای مختلف بدن با هم و مهارتهای حرکتی ظریف بر عهدهی مخچه است.
بصلالنخاع یا ساقه مغز:
ساقه مغز، در قسمت پایینی مغز قرار دارد و بقیهی مغز را به نخاع متصل میکند و تنظیم بسیاری از عملکردهای خودکار بدن را بر عهده دارد. عملکردهایی مانند ضربان قلب، تنفس، چرخهی خواب، بیداری و بلع در کنترل این قسمت است و ما کنترل آگاهانه بر روی آنها نداریم.
لوبهای تشکیل دهندهی مغز کدامند؟
هر طرف مغز، لوبهای متفاوتی دارد. با وجودی که همهی لوبها با هم کار میکنند تا عملکرد طبیعی خود را تضمین کنند، هر لوب، نقش مهمی در برخی عملکردهای خاص مغز و بدن ایفا میکند:
لوبهای پیشانی:
این لوبها، در قسمت جلویی مغز و درست پشت پیشانی قرار دارند و بزرگترین لوب مغز هستند که حرکات ارادی، گفتاری و عقلانی را کنترل میکنند. قسمتهایی از لوبهای پیشانی که کنترل حرکات را بر عهده دارند، قشر حرکتی اولیه نامیده میشوند. بخشهایی از مغز که نقش مهمی در حافظه، هوش و شخصیت دارند، قشر جلویی و بسیاری از مناطق دیگر مغز را شامل میشود.
لوبهای پس سری:
این لوبها که در پشت مغز قرار دارند، به ما این امکان را میدهند تا اطلاعات بصری را متوجه شویم و تفسیر کنیم. لوبهای پس سری، نحوهی پردازش اشکال، رنگها و حرکات را کنترل میکنند.
لوبهای جداری:
این لوبها، نزدیک مرکز مغز قرار دارند و سیگنالهای سایر قسمتهای مغز را دریافت و تفسیر میکنند. وظیفهی ترکیب بسیاری از ورودیهای حسی، بر عهدهی این قسمت است تا امکان درک ما از محیط و وضعیت بدنی فراهم شود. این قسمت از مغز، به ما کمک میکند تا هر آنچه که در محیط اطراف ما میگذرد، برایمان معنا داشته باشد.
لوبهای گیجگاهی:
این قسمت، در طرفین مغز و نزدیک گوش قرار دارد. لوبهای گیجگاهی برای به یاد آوردن کلمات یا مکانهایی که قبلاً در آن حضور داشتیم، مهم هستند. به ما کمک میکند تا افراد را بشناسیم، زبان را بفهمیم و احساسات دیگران را تفسیر کنیم.
لوب لیمبیک:
این لوب، در قسمتهای میانی مغز قرار دارد و بخشی از لوب گیجگاهی، جداری و پیشانی است. بخشهای مهم سیستم لیمبیک شامل آمیگدال (وظیفهی تنظیم پاسخ به گریز) و هیپوکامپ (مکان ذخیرهسازی خاطرات کوتاهمدت) است.
لوبهای اینسولار:
این لوبهای منزوی، در اعماق لوبهای تمپورال، جداری و فرونتال قرار دارند. لوب منزوی در پردازش بسیاری از ورودیهای حسی از جمله ورودیهای حسی و حرکتی، ورودیهای خودمختار، درک درد، درک آنچه شنیده میشود و درک کلی بدن از محیط اطراف نقش دارد.
تفاوت نیمکره چپ و راست مغز
مغز به دو نیمکرهی چپ و راست تقسیم میشود. دو نیمهی مغز به وسیلهی دستههای فیبر عصبی یا مادهی سفید به نام جسم پینهای به هم متصل هستند. سمت راست مغز، حرکات سمت چپ بدن را کنترل می کند و بالعکس. نیمکرهی چپ مغز اغلب نیمکرهی مسلط است؛ البته این موضوع در همهی افراد صدق نمیکند. اکثر افرادی که با دست راست مینویسند، معمولاً نیمکرهی چپ آنها غالب است. برخی از افرادی که چپ دست هستند، نیمکرهی راست آنها غالب است. به طور معمول، نیمکرهی غالب، وظیفهی گفتار و عملکردهای زبانی را بر عهده دارد و نیمکرهی دیگر، مسئول آگاهی و پردازش فضایی ما از هر آنچه که میبینیم است.
استخوانها و بافتهای محافظ مغز
مغز ساختاری نرم و آسیب پذیر دارد که به راحتی میتواند دچار آسیب شود. به همین خاطر یک ساختار استخوانی به نام جمجمه، مغز را احاطه کرده است و آن را در برابر آسیبهای محیطی محافظت میکند. بین مغز و جمجمه، سه لایه بافت به نام مننژ قرار دارد:
سخت شامه:
بیرونیترین لایه که کل جمجمه را میپوشاند. بخشهایی از سخت شامه، چینهایی را تشکیل میدهند که نیمهی راست مغز را از سمت چپ جدا میکند.
عنکبوتیه:
لایهی میانی مننژ، لایهای نازک و شکننده از بافت است که کل مغز را میپوشاند.
نرم شامه:
درونیترین لایه، حاوی رگهای خونی است که به سطح مغز میروند.
بین بافت عنکبوتیه و نرم شامه، مادهی شفافی به نام مایع مغزی نخاعی (CSF) وجود دارد که طناب نخاعی را احاطه میکند و از مهرههای ستون فقرات میگذرد. CSF از اندامهای حیاتی سیستم عصبی محافظت میکند.
ماده خاکستری و سفید مغز
موادی به نام ماده خاکستری و سفید، سیستم عصبی مرکزی را تشکیل میدهند. مادهی خاکستری در مغز، بیرونیترین لایه است و نقش مهمی در عملکرد روزانه دارد. مادهی سفید، بافت عمیقتر مغز و حاوی فیبرهای عصبی است که به مغز کمک میکند تا سیگنالهای عصبی الکتریکی را سریعتر و کارآمدتر ارسال کند.
نقش اعصاب در ارسال سیگنال به مغز
مغز حاوی چندین نوع اعصاب است. اعصاب، پیامها را با ارسال تکانههای الکتریکی بین مغز، اندامها و ماهیچهها حمل میکنند. اعصاب مغز، اعصاب جمجمهای نیز نامیده میشوند. 12 جفت عصب جمجمهای از مغز تا قسمتهایی از سر و صورت وجود دارد. این اعصاب، مسئول احساسات خاصی مانند شنوایی، چشایی یا بینایی هستند. مادهی سفید، دستههای فیبری است که سلولهای مغز را به هم متصل میکند. تعداد زیادی مادهی سفید وجود دارد که یک ناحیه از مغز را به ناحیهی دیگر و همچنین ساختارهایی را در عمق مغز متصل میکند. این مادهی سفید، میتواند به ساقهی مغز و نخاع برود تا اطلاعات را از مغز برای ارتباط با بقیهی قسمتهای بدن و اطلاعات بدن را به مغز منتقل کند.
اگر چه اکثر سلولهای مغزی در سطح مغز قرار دارند و مادهی خاکستری نامیده میشوند، اما گستردگی مادهی سفید عمیق است و قسمتهای مختلف مغز را به هم متصل میکند. برخی از مجموعه سلولهای مغزی که به آنها هسته گفته میشود، در اعماق مغز قرار دارند و عبارتند از:
تالاموس:
ساختاری است که در اعماق مخ و بالای ساقهی مغز قرار دارد. گاهی اوقات از این ساختار به عنوان تابلوی سیستم عصبی مرکزی یاد میشود. چون، اطلاعات حسی مختلف مانند بینایی، صدا یا لمس را از بقیهی قسمتهای بدن به قشر مغز منتقل میکند.
هیپوتالاموس:
هیپوتالاموس زیر تالاموس قرار دارد و در تنظیم عملکردهای هورمونی مختلف، عملکرد خودمختار، گرسنگی، تشنگی و خواب نقش دارد. هیپوتالاموس و غده هیپوفیز، ساختارهای مهمی هستند که در کنترل سیستم هورمونی نقش دارند.
غده هیپوفیز:
وظیفهی ترشح و ارسال برخی از مهمترین هورمونها به اندامهای مختلف بدن را بر عهده دارد.
گرههای پایه:
گروهی از هستهها در عمق مغز هستند که در کنترل حرکات از جمله یادگیری حرکتی و برنامهریزی نقش دارند.
هستههای ساقه مغز:
تعدادی هسته در ساقه مغز وجود دارد که در عملکردهای مختلف نقش دارند. از جمله: در عملکرد سلولهایی که باعث ایجاد برخی اعصاب مهم جمجمهای مثل: عملکرد طبیعی خواب، عملکرد تنفس، ضربان قلب و درد میشوند.
تشکیل مشبک:
بخشی از ساقهی مغز و هستههای تالاموس است که بخشی از سیستم فعالکنندهی شبکه (هستهها به اضافهی مادهی سفید متصلکنندهی این هستهها) هستند که در ساقهی مغز، هیپوتالاموس و تالاموس قرار دارند. سیستم فعالکنندهی شبکه، وساطت سطح آگاهی، هوشیاری و تمرکز را بر عهده دارد و به کنترل انتقال خواب-بیداری و عملکرد خودکار بدن کمک میکند.
انواع سلول مغزی
مغز شامل دو نوع سلول است:
نورونها:
نورونها در مغز و تمام سیستم عصبی وظیفهی ارسال و دریافت سیگنالهای عصبی الکتریکی را بر عهده دارند.
سلولهای گلیال:
سلولهای گیال در مغز به حفظ مغز و تشکیل میلین (مادهی چرب و محافظ موجود در مادهی سفید) کمک میکنند و تغذیهی مغز را تامین میکنند.
ارتباط مغز با تولید هورمون
در داخل تالاموس، ساختار کوچکی به نام هیپوتالاموس قرار دارد که وظیفهی کنترل احساسات را بر عهده دارد، سیگنالهای عصبی را به غده هیپوفیز ارسال میکند و به کنترل عملکردهایی مانند اشتها، دمای بدن، احساسات، تولید هورمون، چرخه خواب و بیداری کمک میکند. همچنین، در مغز غده صنوبری وجود دارد که هورمون ملاتونین ترشح میکند که در کنترل رنگدانهی ملانین به پوست و تنظیم چرخهی خواب و بیداری نقش دارد.
شرایط و اختلالاتی موثر بر مغز
برخی از نوزادان ممکن است با مشکلات مغزی متولد شوند. شرایط ارثی، تفاوتهای ژنتیکی یا صدمات وارده به جنین در رحم و یا در بدو تولد میتواند باعث بروز بیماری مغزی شود. از هر 6 نفر، یک نفر به نوعی بیماری مغزی مبتلا است. از این رو، انواع مختلفی از اختلالات و شرایط مغزی وجود دارد که شدت آنها متفاوت است، از جمله:
بیماری روانی
اختلالات روانی، رفتاری و عاطفی میتواند کیفیت زندگی و توانایی عملکرد فرد را کاهش دهد. از مهمترین بیماریهای روانی که میتواند مغز را درگیر کند میتوان به اضطراب، اختلال دوقطبی، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و روانگسیختگی اشاره کرد. اگر مغز همانند یک رایانه تصور شود، ذهن مانند سیستم عامل مغز است! از این رو، روانپزشکان و روانشناسان مانند برنامهنویسان رایانهای سعی میکنند بفهمند چرا یک برنامه باعث ناراحتی مغز شده است.
بیماریهای عصبی مغزی
اختلالات نورودژنراتیو اغلب به دلیل انباشتگی غیرطبیعی پروتئینها در مغز رخ میدهد. بیماریهای آلزایمر و زوال عقل، پارکینسون و ALS (اسکلروز جانبی آمیوتروفیک) و بسیاری دیگر از بیماریها به این وسیله ایجاد میشوند. این بیماریها، اغلب به آهستگی پیشرونده هستند و با فکر، حافظه، حرکت یا ترکیبی از این موارد تداخل دارند و در افراد در سنین بالا شایعتر هستند. در بیماری آلزایمر و زوال عقل، عملکردهای شناختی مغز مانند حافظه، حل مسئله و یا زبان به تدریج مختل میشود. در اسکلروز جانبی آمیوتروفیک، اختلال عصبی عضلانی رخ میدهد که در آن سلولهای عصبی در مغز تجزیه میشوند و پارکینسون، بیماری پیشروندهی سیستم عصبی است که اغلب با لرزش غیرقابل کنترل در اندامها شروع میشود.
صرع
صرع نوعی اختلال مغزی است که فعالیت سلولهای عصبی مغز را مختل میکند و منجر به تشنج میشود. در حقیقت، تشنج، طوفان الکتریکی در مغز است که معمولاً با هوشیاری تداخل میکند و باعث ایجاد حرکات کنترلنشده میشود. برخی از تشنجها، میتوانند ضعیف باشند و فقط باعث کاهش هوشیاری یا حرکات کنترل نشده در قسمتی از بدن شوند.
بیماریهای خودایمنی مغز
بیماریهای خودایمنی مغز زمانی اتفاق میافتد که سیستم دفاعی بدن به بخشی از مغز حمله میکند و آن را با مهاجم اشتباه میگیرد. مولتیپل اسکلروزیس (MS) از بارزترین این بیماریها است. همانند سیمهای الکتریکی، سلولهای عصبی دارای عایقی هستند که آنها را پوشش میدهد. مولتیپل اسکلروزیس به مغز، نخاع و اعصابی که به چشم میروند، حمله میکند. بیماریهای مغزی خودایمنی کمتری وجود دارد که شبیه ام اس باشد. موارد دیگر مانند آنسفالیت خودایمنی وجود دارد که منجر به تحریک مغز و احساس پریشانی و حرکات غیرارادی میشود.
عفونتها
عفونت زمانی رخ میدهد که انواع مختلفی از میکروبها به مغز یا پوششهای محافظ آن حمله میکنند. برای مثال، مننژیت، نوعی عفونت مغزی است و زمانی اتفاق میافتد که پوشش محافظ مغز عفونی شده باشد. این بیماری، اغلب باعث سردرد، گیجی و سفتی ناحیهی گردن میشود.
اختلالات عصبی رشد
اختلالات عصبی رشدی، بر رشد و تکامل مغز اثر میگذارند و معمولاً توسط متخصصان مغز و اعصاب بررسی میشود. متخصصان ژنتیک پزشکی میتوانند تعیین کنند که آیا اختلال جنبهی وراثتی دارد یا خیر. برخی از اختلالات عصبی رشدی عبارتند از: اختلال کمبود توجه، بیش فعالی و اختلال طیف اوتیسم. اختلال طیف اوتیسم، نوعی اختلال رشدی است که میتواند بر توانایی برقراری ارتباط، تنظیم رفتار یا تفسیر نشانههای اجتماعی فرد تأثیر بگذارد.
سکته
سکته مغزی زمانی اتفاق میافتد که رگ خونی که مغز را با مواد مغذی موردنیاز تامین میکند، مسدود و یا دچار پارگی شود. اثرات سکته مغزی ناگهانی است و به بخشهایی از مغز آسیب وارد میشود که میتواند منجر به مشکلاتی در گفتار، درک، بینایی، قدرت، احساس یا هماهنگی شود. اگر مغز در اثر یک یا چند ضربه آسیب دیده باشد، ممکن است زوال عقل رخ دهد. همچنین، گاهی اوقات، تشنج به دلیل سکته مغزی رخ میدهد.
آسیبهای تروماتیک مغزی
صدمات تروماتیک مغزی شامل ضربههای مغزی و آسیبهای جدی مغز مانند جراحات ناشی از گلوله است. آسیب مغزی ممکن است به دلیل سقوط، تصادف رانندگی، جراحت ورزشی یا خشونت اتفاق بیافتد. همچنین، اسکار مغزی که به دلیل ضربات مکرر به سر رخ میدهد، میتواند باعث آنسفالوپاتی تروماتیک مزمن شود. جراح مغز و اعصاب میتوانند از آسیبهای نافذ و خونریزی مراقبت کنند.
تومورها
تومور مغزی، تودهی نامنظم سلولی است که از مغز شروع میشود و به طور غیر قابل کنترلی رشد میکند و معمولاً زمانی ایجاد میشود که سرطان از سایر قسمتهای بدن مانند ریه، سینه یا روده بزرگ پخش شود یا اینکه در خود بافت مغز یا پوششهای آن تشکیل شوند. بر خلاف تومورهایی که از سایر نقاط بدن پخش میشوند، تومورهایی که در خود مغز یا پوششهای مغزی ایجاد میشوند، در صورتی که به آرامی رشد کنند و به بافت اطراف مغز حمله نکنند، خوش خیم تلقی میشوند و اگر به سرعت رشد کنند و به بافت اطراف مغز حمله کنند، بدخیم در نظر گرفته میشوند. برای مثال، آستروسیتوما توموری شایع است که از خود مغز ایجاد میشود و مننژیوم تومور شایعی است که از پوششهای مغز ناشی میشود.
عوامل موثر در بیماریهای مغزی
در برخی موارد، علت مشخصی برای بیماریهای مغزی وجود ندارد. به عنوان مثال، حدود 60 درصد موارد صرع هیچ علت شناخته شدهای ندارند؛ اما از شایعترین علل و عوامل خطر بیماری مغزی عبارتند از:
سموم و تشعشعات محیطی:
افرادی که به مدت طولانی در معرض مواد شیمیایی سمی و تشعشعات محیطی قرار دارند، ممکن است خطر ابتلا به برخی بیماریهای مغزی مانند تومور مغزی در آنها افزایش یابد.
ژنتیک:
برخی ژنها و جهشهای ژنتیکی میتوانند خطر ابتلا به بسیاری از بیماریهای مغزی را افزایش دهند. دانشمندان ژنها یا جهشهای خاصی را شناسایی کردهاند که در بیماریهای تومور مغزی، صرع، اختلالات نورودژنراتیو، اختلالات رشد عصبی و بیماریهای روانی نقش داشتهاند. ژنهای بیماریزا ممکن است در خانوادهها وجود داشته باشند یا اینکه خود به خود ایجاد شوند.
عملکرد سیستم ایمنی:
مشکلات خودایمنی مغز زمانی رخ میدهد که سیستم ایمنی به دیگر سلولهای بدن حمله کند.
عفونتها:
باکتریها، ویروسها و سایر ارگانیسمها میتوانند باعث بیماریهای مغزی مانند مننژیت شوند.
صدمات:
بیشترین آسیبهای مغزی از تصادفات و جراحات ناشی میشوند. آسیب مغزی میتواند خطر ابتلا به بیماریهایی مانند صرع و آلزایمر را افزایش دهد.
سبک زندگی ناسالم:
رژیم غذایی نامناسب، عدم فعالیت، مصرف دخانیات و الکل با سکته مغزی و بیماری آلزایمر مرتبط است.
علائم مربوط به بیماریهای مغزی
مغز تمام عملکردهای بدن را کنترل میکند. اگر مغز آسیبدیده یا بیمار باشد، عملکردهای مغز بسته به نوع، محل و شدت بیماری میتواند تحت تاثیر قرار گیرد. از جمله علائم عمومی که فرد ممکن است تجربه کند، شامل موارد زیر است:
- تب
- سردرد
- تهوع و استفراغ
- تشنج
- بیهوشی
- عدم تعادل
- تغییر رفتار و اخلاق
- تغییر در تنفس
- ناهماهنگی بین اندامها
- عدم تمرکز
- مشکلات حافظه
- تغییر شخصیت
- تغییر احساسات
- مشکلات گفتاری
- مشکلات بلع
تشخیص و آزمایشات مربوط به بیماریهای مغزی
مهمترین مرحله در تشخیص بیماریهای مغزی توسط متخصص مغز و اعصاب، گرفتن شرح حال و انجام معاینات بالینی و معاینات عصبی است. آزمایشات حرکتی، حسی، رفلکس و تفکر از جمله این موارد هستند. سایر آزمایشات ممکن است شامل موارد زیر باشد:
بیوپسی:
پزشک نمونهی کوچکی از بافت را برای تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی جمعآوری میکند. بیوپسی به تعیین سرطانی یا غیرسرطانی بودن تومور مغزی کمک میکند.
آزمایشهای تشخیصی:
این آزمایشها میتواند شامل نوار مغزی (EEG) برای اندازهگیری فعالیت الکتریکی مغز باشد. آزمایش پتانسیلهای برانگیخته، انتقال سیگنالهای عصبی به مغز را ارزیابی میکند.
آزمایشهای تصویربرداری:
سی تی اسکن، ام آر آی و اسکن PET تصاویر دقیقی از مغز ارائه میدهند. آنها میتوانند فعالیت مغز، مناطق بیماری یا آسیب را تشخیص دهند.
سایر آزمایشها:
آزمایش خون، ادرار، مدفوع یا مایع نخاعی میتواند به پزشک کمک کند تا علت علائم را پیگیری کند. همچنین آزمایش ژنتیکی میتواند جهشهای ژنی شناخته شده برای ایجاد برخی بیماریهای مغزی را شناسایی کند.
آزمایشهای عملکرد ذهنی:
این آزمایشها، بر روی کاغذ یا رایانه انجام میشود و به پزشک اجازه میدهد تا حافظه، تفکر و تواناییهای حل مسئله را در فرد ارزیابی کند.
معاینه عصبی:
با انجام معاینات عصبی، تغییرات در تعادل، هماهنگی، شنوایی، حرکات چشم، گفتار و رفلکسها بررسی میشود.
مدیریت و درمان عارضههای مغزی
برخی از اختلالات مغزی را میتوان برای مثال با مصرف آنتیبیوتیک برای مننژیت یا برداشتن تومور درمان کرد و برخی دیگر تنها با تجویز دارو قابل کنترل هستند (مثل داروهایی که برای کنترل علائم بیماری پارکینسون یا جلوگیری از تشنج تجویز میشود) . برای مدیریت برخی دیگر از بیماریهای عصبی باید از وسایل کمک حرکتی استفاده کرد (مانند استفاده از عصا یا واکر برای مدیریت برخی از اختلالات تعادل). راهکارهای درمانی مختلفی که پزشک مغز و اعصاب تجویز میکند عبارتند از:
- مشاوره و رفتار درمانی شناختی برای مدیریت نگرانیهای ناشی از سلامت روان و ارائهی حمایت عاطفی.
- رژیم غذایی، ورزش و مدیریت استرس برای بهبود علائم برخی از بیماریها مانند آلزایمر و ام اس و جلوگیری از عود سکته مغزی موثر است.
- تجویز داروهایی برای درمان بیماری و مدیریت علائم.
- جراحی اندوواسکولار کم تهاجمی برای ترمیم پارگی رگهای خونی.
- درمان فیزیکی، شغلی یا گفتار درمانی برای بازیابی تواناییهای از دست رفته.
- استراحت برای کمک به بهبود مغز
- جراحی برای توقف خونریزی داخلی، برداشتن تومور مغزی یا جلوگیری از تشنج صرع.