پسر سه ساله دوست داشتنی خانواده ای از دو هفته قبل از مراجعه دچار حرکات غیر عادی در چشمها و تهوع و استفراغ شده بود که بررسیهای اولیه نتیجهای نداشت. در نهایت در روز مراجعه به اینجانب کودک از مهد توسط والدین به بیمارستان منتقل میشود با این تصور که بعد از چند عکس و آزمایش به مهد بازخواهد گشت اما وقتی در ام آر آی تصویر تومور مغزی بسیار بزرگ و گسترده مشاهده و بیمار توسط متخصص نورولوژی اطفال به من ارجاع شد. استرس و فشار روانی وحشتناکی بر والدین وارد میگردد. حرکات غیرعادی در چشمها و دست در واقع نوعی تشنج بود بدون از دست رفتن واضح هوشیاری.کودک ظاهرا سرحال بود اما با این تومور بزرگ هر لحظه امکان به کما رفتن وی وجود داشت و به ناچار باید در اولین فرصت جراحی تومور مغزی میشد. در تصاویر ام آر آی، داخل و اطراف تومور پر از عروق ریز و درشت بود و احتمالا با خونریزی قابل توجهی روبرو میشدیم و از طرفی قسمتی از تومور داخل بخش حرکتی مغز مربوط به دست و پای چپ فرو رفته بود.
هماهنگی برای مونیتورینگ حرکتی حین عمل به سرعت انجام شد و روز بعد کودک به اتاق عمل منتقل گردید.
در نهایت گرچه به دلیل خونریزی زیاد ناچار به انجام عمل در دو مرحله شدیم اما بدون هیچ عارضهای کل توده برداشته شد. قبل از شروع عمل پدر کودک سوالی از من پرسید که بعد از عمل علت آن را متوجه شدم؛ او پرسید: “پسر من بعد از عمل باز هم شیطنت و بازیگوشی خواهد کرد؟”. آن زمان به هر شکل ممکن پدر رو آروم کردم اما چند روز بعد عمل که کودک از تهوع و ضعف و اختلال بینایی رها شده بود و با انرژی زیاد به هر گوشه بخش سرک میکشید و با بقیه بیماران و دستیارانم دوست شده بود متوجه شدم که این پدر و مادر چقدر چشم انتظار این شیطنتها بودند. تصویر یادگاری زیبا و ارزشمند این خانواده و گوشهای از شیرینی این کودک را ملاحظه میکنید. با آرزوی سلامتی برای این پسر دوست داشتنی و خانواده مهربانش .