تلاش دانشمندان برای ابداع روشهای موثرتر تشخیص بیماریهای مختلف و از جمله تومورهای مغزی در دهههای اخیر به تشخیص زودتر این تومورها منجر شده و اثربخشی این روشها در صورت همگامی پیشرفت در اقدامات درمانی بیشتر به چشم خواهد آمد. هدف تمام این درمانهای جدید هم افزایش طول عمر بیماران است و هم حفظ سطح عملکردشان؛ چرا که اختلال عملکرد مغز در اثر آسیب تومور یا آسیب در اثر درمان میتواند به شدت بر کیفیت زندگی خود فرد و اطرافیانش تاثیر بگذارد. تلاش برای کاهش آسیب بافتی در زمان عمل جراحی، امکان برداشتن حجم بیشتری از تومور حین عمل، روشهای پرتودرمانی پیشرفته برای عدم آسیب به بافت مغزی سالم، داروهای شیمی درمانی جدید و درمانهای حمایتی تکمیلی مثل گفتار درمانی، کاردرمانی و غیره همه در این جهت گام برمیدارند.
چالش اصلی در درمان تومورهای مغزی، بدخیم ترین نوع آن یعنی گلیوبلاستوما است. این تومور بدخیم مغزی از بافت خود مغز منشا گرفته و سلولهای آن در جهات مختلف داخل بافت سالم نفوذ میکنند و به این دلیل حتی اگر در ظاهر تمام تومور برداشته شود این سلولهای منتشر شده باید به شکل دیگری درمان گردند.

در سالهای اخیر مطالعات مختلف با قدرت ثابت کردهاند که برداشتن حجم بیشتری از این تومور در زمان جراحی مهمترین فاکتور در کنترل بیماری خواهد بود؛ بر خلاف آنچه حدود ده یا پانزده سال قبل تصور میشد و حتی عمل جراحی تومور مغزی را در این بیماران بی اثر میدانستند. تکنولوژیهای جدید در سالهای اخیر برای اینکار کمک شایانی به جراحان کردهاند. میکروسکوپهایی با قابلیتهای جدید مثل امکان تزریق مواد فلورسئین که در زمان جراحی سبب رنگ گرفتن قسمتهای دچار تومور در مغز میشوند، انجام جراحی بیدار برای کنترل عملکرد تکلم بیمار تا بتوان حجم بیشتر از تومور را بدون آسیب عصبی برداشت، دستگاه ناوبری (ناویگاسیون) که برای پیدا کردن دقیق محل تومورهای کوچک کمک کننده هستند، مونیتورینگ عصبی حین عمل برای کنترل عملکرد حرکتی اندامها، سونوگرافی حین عمل که میتواند بقایای تومور که از چشم دور ماندهاند را پیدا کند و حتی ام آر آی در اتاق عمل که به صورت دقیقتری در جهت اطمینان از تخلیه کامل تومور اطلاعات بدست میدهد.

اما علیرغم بهرهگیری از این روشها همچنان نیاز به درمانهای تکمیلی، یعنی پرتودرمانی و شیمی درمانی وجود دارد. تکنیکهای جدید پرتودرمانی سبب میشوند اشعه ایکس با کمترین میزان آسیب به بافت سالم با دقت زیاد بافتهایی از مغز که مورد تهاجم سلولهای تومور قرار کرفتهاند را هدف قرار دهد. برخلاف گذشته که هیچ داروی موثری به عنوان شیمیدرمانی برای گلیوبلاستوم وجود نداشت امروزه چند دارو برای این کار مورد استفاده قرار میگیرند و عوارض نسبتا قابل تحملی دارند و حتی داروی “تمودال” که مهمترین و شایعترین داروی مورد استفاده است به صورت خوراکی مصرف میگردد.
تومورهایی هستند که گرچه بدخیم نیستند اما نمیتوان بطور کامل آنها را خوش خیم تلقی کرد مانند “گلیومهای درجه پایین”. نقش جراحی در این تومورها نیز در سالهای اخیر به شدت پررنگ شده. شاید یک دهه قبل صبر و عمل نکردن آنها تا زمانی که رشد کنند اقدامی منطقی به نظر می رسید اما در سالهای اخیر ثابت شده که بسیاری از آنها با گذر زمان به نوع بدخیم تبدیل میشوند و هم اکنون اگر امکان جراحی این تومورها وجود داشته باشد، قطعا باید درمان جراحی را توصیه کرد و در چنین مواردی صبر و چک کردن رشد تومور اشتباهی بزرگ و حتی غیر قابل جبران خواهد بود. خصوصا با تکنولوژی امروزی و کاهش خطر جراحی و افزایش امکان برداشتن کامل ضایعه در درصد قابل توجهی از بیماران، انجام عمل جراحی ضروری است.

برخلاف تومور مغزی گلیوم درجه پایین، تومور مغزی مننژیوم که اکثرا خوش خیم هستند در برخی موارد نیاز به درمان ندارند. بررسیهای جدید نشان میدهد که بسیاری افراد بدون اینکه اطلاع داشته باشند تومور مننژیوم کوچکی در سر خود دارند که اکثرا هیچ علامتی برای بیمار ایجاد نمیکند و انجام عمل جراحی در این افراد توصیه نمیگردد؛ متاسفانه باز هم برخلاف آنچه هنوز در برخی موارد مشاهده میشود و ریسک عمل جراحی به بیماری با یک مننژیوم کوچک بی خطر تحمیل میگردد. از سوی دیگر اگر مننژیومها بزرگ بوده، در منطقه حساسی قرار گرفته باشند که رشدشان خطرساز باشد، در کنترل با ام آر آی شاهد رشد آنها باشیم یا شواهدی در عکس دیده شود که شک در مورد خوش خیم نبودن آنها ایجاد کند باید مورد جراحی قرار گیرند. استفاده از تجهیزات پیشرفته کنونی مثل میکروسکوپهای پشرفته، آندوسکوپ قاعده جمجمه و مونیتورینگ حین عمل خطر جراحی را گرچه بطور کامل از بین نبرده اما بطور قابل توجهی کاهش داده است.

معرفی آندوسکوپ قاعده جمجمه تحولی بزرگ در جراحی تومور هیپوفیز ایجاد کرده است. به این ترتیب امکان خارج کردن کامل تومور از طریق بینی با کمترین آسیب به ظاهر فرد و عناصر بینی و در عین حال دید بهتر و کاملتر در زمان جراحی فراهم آمده. آندوسکوپ مغز هم برای جراحی برخی تومورهای کوچک مغزی ابداع پرکاربردی است که سبب کوتاه شدن زمان و میزان برش و آسیب بافتی عمل جراحی میشود.

روشهای رادیوتراپی مختلفی در سالهای اخیر معرفی شدهاند مثل “گامانایف” و “سایبرنایف” که بیشتر در مورد تومورهای خوش خیم مغزی کاربرد دارند و بیمار به جای مراجعه چند ده روزه به مرکز پرتودرمانی، فقط در یک روز اشعه لازم برای کنترل بیماری به تومور تابانیده شده و از آسیب بافتهای مجاور پرهیز میگردد. تکنیک جدید “IMRT” روشی پیشرفته برای پرتودرمانی تومورهای خوش خیم و بدخیم است که سبب به حداقل رساندن آسیب اشعه در زمان رادیوتراپی میشود. البته هر کدام از این روشها محدودیتهای خاص خود را نیز دارند و نمیتوان از آنها در تمام بیماران استفاده کرد.

در پایان باید گفت در تمام دنیا با تمرکز بیشتر روی درمان گلیوبلاستوم، تلاش برای ارائه روش درمانی متفاوت وجود دارد مانند ژن درمانی، استفاده از سلولهای بنیادی، استفاده از ویروسهای حاوی مواد شیمی درمانی و مشابه آن که متاسفانه هنوز به حد قابل قبولی از موفقیت در درمان نرسیدهاند و تا کنون در مطالعات انسانی تحولی را نشان ندادهاند و از سوی دیگر عوارضی هم برایشان میتوان متصور شد که گاهی از خود بیماری پردردسرتر هستند. اما بعضی از بیماران به دلیل تبلیغات ناصحیح برخی مراکز و البته گروهی هم به صورت داوطلبانه برای شرکت در پروژههای تحقیقاتی این درمانها را انتخاب میکنند.
دکتر طبیب خوئی
سلام
پدر من ۶ ماه پیش عمل شد و بعد از تشخیص بیماری GBM پرتو درمانی و شیمی درمانی انجام شد که البته شیمی درمانی هنوز ادامه داره، خوشبختانه بلافاصله بعد عمل عوارضی وجود نداشت و در سی تی و ام آر آی هم رشد مجدد نشون داده نشد، ولی الان دچار ضعف حافظه و کمی لرزش تو دست راست شده، خواستم بدونم این عوارض موقتی هست یا دائمی؟
و اینکه به مدت یک ماه آمپول دگزامتازون زدیم و الان تبدیل به روزی دو قرص با دوز کم شده